با نگاهی به «سند تحول بنیادین آموزشوپرورش» درمییابیم، مبتنی بر فلسفه تعلیموتربیت در جمهوری اسلامی ایران، شش ساحت برای تعلیموتربیت در نظر گرفته شدهاند که میتوانند راهنما و معیار خوبی برای بسط دقیقتر ماهیت «تربیت رسانهای» قرار گیرند. البته تربیت در همه ساحتهای یادشده، معطوف به تکوین و تعالی هویت متربیان بهطور یکپارچه، با توجه به همه عناصر اساسـی هویت (معرفت، باور، میل، اراده، عمل و تکرار آن) است. با نگاهی به «مبانی نظری تحول بنیادین» و بازخوانی «الگوی نظری ساحتهای تربیتی»، میتوان به شناخت دقیقتری از این شش ساحت رسید که راهگشای تعریف «تربیت رسانهای» باشد.
«انسان رسانهای شده»، در تمامی ساحتهای ششگانه متأثر از رسانههاست و «تربیت رسانهای» باید چشماندازی جامع و شش ساحتی به نیازها، چالشها و فرصتهای این انسان جدید داشته باشد.
۱. ساحت تعلیم وتربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی
این ساحت ناظر بر رشد و تقویت مرتبه قابل قبولی از جنبه دینی و اخلاقی حیات طیبه در وجود متربیان و شامل همه تدابیر و اقداماتی است که برای پرورش ایمان و التزام آگاهانه و اختیاری متربیان نسبت به مجموعهای از باورها، ارزشها، اعمال و صفات اعتقادی عبادی و اخلاقی و در راستای تکوین و تعالی هویت دینی و اخلاقی ایشان صورت میپذیرد.
«تربیت رسانهای» در این ساحت باید در سطح مقدماتی باور به این عقیده را که «خدای دنیای عیان، خدای دنیای رایان هم هست»، با آموزش «احکام»، «فرائض» و «اخلاقیات» عرصه رسانه تثبیت و متربی را در مسیر کمال اعتقادی، عبادی و اخلاقی هدایت کند. در سطح عالی، ضمن تمرین التزام عملی به «تقوای رسانهای»، باید روشهای اعتلای اندیشه دینی از طریق ابزارهای رسانهای و نحوه تبلیغ صحیح و ممانعت از انتشار افکار انحرافی و اندیشههای مضر اخلاقی را در کنار آشنایی و مهارت استفاده از منابع مفید دینی در فضای رسانهای بیاموزد.
۲. ساحت تعلیموتربیت اجتماعی و سیاسی
این ساحت ناظر به کسب شایستگیهایی است که متربیان را قادر میسازد شهروندانی فعال و آگاه باشند و در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مشارکت کنند. ارتباط مناسب با دیگران، تعامل شایسته با نهاد دولت و سایر نهادهای مدنی و سیاسی، کسب دانش و اخلاق اجتماعی و مهارتهای ارتباطی، از جمله کسب توانایی در زبانهای ملی، محلی و جهانی، در قلمرو این ساحت است.
«رسانههای فردی» از جمـله ابزارهای برقراری ارتباط افراد از فاصلههای دور با هم هستند و«رسانههای جمعی» بهعنوان عاملی مهم در توسعه ارتباطات انسانی درون فرهنگی و برون فرهنگی شناخته میشوند. «رسانههای اجتماعی»نیز با توسعه امکان مشارکت همگان در فرایندهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، به نبض تپنده تحولات اجتماعی تبدیل شدهاند. با این حساب، بخش مهمی از تعالیم «تربیت رسانهای» در این ساحت تمرکز خواهد داشت.
شناخت انواع روشهای ارتباطی و آگاهی از تفاوت کیفیت ارتباط در بستر رسانههای گوناگون، آشنایی با اثرات مثبت و منفی مداخله رسانهها در ارتباطات خصوصی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی، تسلط بر شیوه استفاده صحیح از رسانههای اجتماعی با هدف اعتلای ارزشهای الهی و انسانی و پرهیز از کاربری ناصحیح این رسانهها در جهت آسیب زدن به منافع شخصی، خصوصی و جمعی، همگی از جمله آموزهها و مهارتهای «تربیت رسانهای» در این ساحت هستند.
۳. ساحت تعلیموتربیت زیستی و بدنی
این ساحت به حفظ و ارتقای سلامت و رعایت بهداشت جسمی و روانی متربیان در قبال خود و دیگران، تقویت قوای جسمی و روانی، مبارزه با عوامل ضعف و بیماری، حفاظت از محیطزیست و احترام به طبیعت ناظر است. قلمرو این ساحت پرورش قوای بدنی و تأمین سلامت جسمی، تربیت جنسی، سلامت فردی و اجتماعی، بهداشت زیستمحیطی، قلمروهای زیستبوم شهری و منابع طبیعی را پوشش میدهد.
مواجهه جسمانی انسان با درگاههای رسانهای، از جمله مواقف تلاقی دنیای ملموس و ناملموس است که ناهشیاری نسبت به آن میتواند به آسیبهای بدنی و ذهنی فراوانی منجر شود. مدیریت آثار کاربری رسانهها بر چشم و گوش و دست و پا و گردن و کمر، در کنار آشنایی با اثرات امواج مخابراتی و صفحات نمایش بر مغز و حافظه و خواب، همگی در قلمرو این ساحت «تربیت رسانهای» قرار دارد.
۴. ساحت تعلیموتربیت زیباییشناسی و هنری
این ساحت به رشد قوه خیال و پرورش عواطف، احساسات و ذوق زیباییشناختی متربیان، یعنی توان درک موضوعات و افعال دارای زیبایی مادی یا معنوی و توان خلق آثار هنری و قدردانی از آثار و ارزشهای هنری ناظر است.
بخش مهمی از دنیای رسانهها با انواع هنرهای زبانی، موسیقایی، تجسمی یا نمایشی آمیخته است. مهمترین بروزات دنیای رسانهها که کودکان و نوجوانان را درگیر خود میکند، شامل فیلم و پویانمایی و موسیقی و بازیهای دیجیتال، همگی ضمن دارا بودن زبان زیباییشناختی خاص خود، تحریککننده قوه خیال و عواطف و احساسات مخاطب هستند و ضروری است در «تربیت رسانهای» بهطور جدی پرورش ذائقه زیباییشناسی انسان، از سواد بصری و سواد موسیقی گرفته تا سواد روایت و سواد سینما، مورد توجه قرار بگیرد. «تربیت رسانهای» در این ساحت میتواند ضمن ارتقای سطح فهم و درک هنری مخاطب از آثار رسانهای، به انتخاب آگاهانه و اشتیاق انسان به هنر متعالی و بیمیلی او به آثار مبتذل و سخیف بینجامد.
۵. ساحت تعلیموتربیت اقتصادی و حرفهای
این ساحت به یکی از ابعاد مهم زندگی آدمی، یعنی بُعد اقتصادی و معیشتی انسانها ناظر است. همچنین به رشد تواناییهای متربیان در تدبیر امر معاش و تلاش اقتصادی و حرفهای ناظر است. اموری نظیر درک و فهم مسائل اقتصادی، درک و مهارت حرفهای، التزام به اخلاق حرفهای، توان کارآفرینی، مراعات قوانین کسب و کار و احکام معاملات و التزام به اخلاق و ارزشها در روابط اقتصادی، در قلمرو این ساحت است.
سالهاست که عرصه رایان بهعنوان محیطی جذاب برای خدمات اقتصادی و حرفهای توسعه پیدا کرده و انواع مبادلات تجاری، تراکنشهای بانکی، خرید و فروشهای الکترونیکی و کسبوکارهای مجازی رواج یافته است. «تربیت رسانهای» در این ساحت، دانش بهرهبرداری صحیح اقتصادی و حرفهای از فضای مجازی را در کنار مهارت تبادلات امن مالی و اصول کارآفرینی و کارپذیری مجازی تثبیت میکند.
۶. ساحت تعلیموتربیت علمی و فناورانه
این ساحت به کسب شایستگیهایی ناظر است که متربیان را در شناخت و بهرهگیری و توسعه نتایج تجربههای متراکم بشری در عرصه علم و فناوری یاری کند. رشد توانمندی افراد جامعه در راستای فهم و درک دانشهای پایه و عمومی، کسب مهارت دانشافزایی، به کارگیری شیوه تفکر علمی و منطقی، توان تفکر انتقادی، آمادگی بروز خلاقیت و نوآوری و نیز کسب دانش، بینش و تفکر فناورانه برای بهبود کیفیت زندگی، در قلمرو این ساحت است.
دانشهای پایه رسانه از جمله علوم ارتباطات، روانشناسی، جامعهشناسی، زبانشناسی و منطق، و دانشهای فنی مثل علم اطلاعات، مهندسی اطلاعات و ارتباطات، مهندسی مخابرات و انتقال داده، در کنار مبانی نظری هنر و ادبیات، همگی از جمله اهداف علمی و فناورانه در «تربیت رسانهای» هستند که باید متوازن و متناسب با نیاز و شرایط متربی به او آموزش داده شوند.
*دو خطای راهبردی آمـوزش و پرورش در تربیت رسانهای
با توجه به آنچه تا اینجا مرور کردیم، معلوم شد به «تربیت رسانهای» باید بسیار فراتر از یک واحد درسیِ مشخص و متعارف در برنامهریزی درسی توجه داشت. در نتیجه، ضروری است سیاستگذاران و برنامهریزان آموزشی در مورد خطاهای راهبردی زیر مراقبت کنند:
اول آنکه باید بدانیم، «تربیت رسانهای» مساوی با «سواد رسانهای» نیست و اگر «سواد رسانهای» به بهترین شکل آن در آموزشوپرورش ایران جاری شود، باز هم «تربیت رسانهای» محقق نمیشود. جالب آنکه «سواد رسانهای» موجود در برنامههای آموزشی ایران، به نسبت سرفصلهای مشابه جهانی، تقریباً از «سواد اطلاعاتی» تهی است و لذا حتی در ابعاد و اندازههای ادعایی هم کارآمدی لازم را ندارد.
البته «سواد اطلاعاتی و رسانهای» در تبیین لایه دانشی بعضی از ساحتهای تربیتی آموزههای مفیدی دارد. مثلاً در ساحت علمی و فناورانه یا اجتماعی و سیاسی، برخی از مفاهیم آن مورد استفاده قرار میگیرند، اما در سایر ساحتها ساکت است. لذا میتوان «سواد رسانهای» را جزء کوچکی از «تربیت رسانهای» و یکی از مقدمات و ملزومات آن دانست. ولی الزاماً با توسعه «سواد رسانهای» به «تربیت رسانهای» دست نمییابیم.
دوم آنکه «تربیت رسانهای» بدون «خانواده» معنا ندارد. حتی قبل از دوران کرونا هم کودکان و نوجوانان خارج از چارچوب مدرسه و با اراده و اجازه خانواده به رسانهها دسترسی داشتند. خانواده محور «تربیت رسانهای» است، زیرا فرزندان عادتها، سلیقهها و رفتارهای رسانهای خود را تحت اشراف خانواده شکل میدهند.
در زمان حاضر که نهاد مدرسه تقریباً بر رابطه متربی و رسانه هیچ تسلطی ندارد، تا آموزشوپرورش نسبت خود را با «خانواده» تعیین و نحوه تعامل خود را با خانواده مشخص نکند، نمیتواند تربیت رسانهای را محقق سازد. باید با خانوادهها همراه شد، با آنها گفتوگو کرد و آموزشهای کاربردی و جامعی برایشان در نظر گرفت.
برای تحقق «تربیت رسانهای» باید از خانواده شروع کرد.
منبع : ماهنامه رشد فناوری آموزشی – حسین غفاری
تهیه کننده : معاونت محترم آموزشی پایه دوازدهم _ سرکارخانم واحدی
تایید کننده: مدیریت محترم آموزشگاه _ سرکار خانم ملائکه