یکی از عوامل مؤثر در تحقق اهداف آموزش و پرورش، سلامت روانی دانشآموزان است. چون سالهای مدرسه، دوره سازنده رشد انسان به شمار میرود، محیط مدرسه محیطی مناسب برای ارتقای بهداشت، به دست آوردن عزت نفس، مهارتهای زندگی، رفتار مناسب و رویارویی با مسائل زندگی است . از طرفی رفتار دانشآموزان به طور مطلق عادی و غیرعادی نیست، بلکه این رفتار بر اساس معیارهای اجتماعی و محیطیای که در آن زندگی میکنند مورد ارزشیابی قرار میگیرد. با توجه به اینکه ارزشهای اجتماعی در جوامع مختلف ممکن است متفاوت باشد یک رفتار ممکن است در یک جامعهای طبیعی و در جامعهای دیگر غیرطبیعی تلقی شود . به عبارت دیگر مقدار وسعت ناهنجاری روانی در هر جامعه نهتنها تابع مقدار وسعت و تنشهایی است که بر فرد وارد میشود، بلکه تابع امکانات و روشهایی است که جامعه برای او فراهم میکند.
روانشناسان اعتقاد دارند که انجام رفتار مناسب با دوره رشدی فرزندان نهتنها به رفتارآموزی مناسب و ایجاد فرهنگ مطلوب و مؤثر تعامل رفتاری با فرزندان تبدیل خواهد شد، بلکه بهداشت روانی، آرامش درونی و سرانجام رضایت و ایجاد عادات رفتاری مطلوب را در آنها فراهم خواهد آورد. به نظر میرسد در طول چند دهه اخیر، مسئله بهداشت روان به عنوان یکی از ابعاد مهم سلامت مورد توجه قرار گرفته است .
با وجود نظریههای کاربردی در روانشناسی یادگیری و آموزش، روی کار آمدن روشهای نوین تدریس و افزایش آگاهی از جریان یادگیری، انگیزش، پیشرفت تحصیلی، ویژگیهای شخصیتی مؤثر در یادگیری و امثال آن در عرصههای علمی، هنوز شاهد دانشآموزان بیشماری هستیم که یا دچار بیرغبتی تحصیلی، اضطراب ناشی از آزمون و درنتیجه آن افت و شکست تحصیلی شدهاند یا در معرض این تهدید قرار دارند و این امر میتواند بر سلامت عمومیشان تأثیر بگذارد. از این رو، شناسایی عوامل مؤثر بر سلامت عمومی دانشآموزان و آموزش راهکارهای لازم برای غلبه بر اضطراب و ناکامی میتواند بسیار مؤثر باشد. آگاهی از عوامل مرتبط با انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان به معلمان که علاوه بر دانشآموزان از ارکان اساسی در فرایند یاددهی یادگیری هستند این امکان را میدهد تا با بازبینی و در نظر گرفتن امکانات بالقوه و از طرفی محدودیتهای پیشِرو نقش مؤثرتری را در جریان آموزش ایفا کنند .
تابآوری در روانشناسی برای توصیف توانایی بیرونآمدن از شرایط سخت یا تعدیل آن به کار میرود. درواقع تابآوری ظرفیت افراد برای سالمماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پرخطر است که طی آن فرد نهتنها بر آن شرایط دشوار فائق میشود، بلکه طی آن و با وجود آن قویتر نیز میشود. پس در روانشناسی تابآوری به معنای توان موفقبودن، زندگیکردن و خود را رشد دادن در شرایط دشوار و با وجود عوامل خطر است. این فرایند خودبهخود ایجاد نمیشود، مگر اینکه فرد در موقعیت دشوار و ناخوشایندی قرار گیرد تا برای رهایی از آن یا صدمهپذیری کمتر، حداکثر تلاش را برای کشف و بهرهگیری از عوامل محافظتکننده (فردی و محیطی) در درون و بیرون خود که همواره به صورت بالقوه وجود دارد به کار گیرد .
طبق مدلهای موجود، سه حوزه عملکردی برای تابآوری تعریف و بر آنها تمرکز شده است: 1. تابآوری به عنوان یک ویژگی شخصیتی؛ 2. تابآوری به عنوان یک وضعیت روانی مثبت یا سلامت روانی (مثل درک مثبت، خودپنداری، پیشرفت تحصیلی، موفقیت در وظایف و غیره) یا فقدان بیماری روانی علیرغم وجود یا احتمال خطر؛ 3. تابآوری به عنوان یک فرایند پویا که حاصل برهمکنش متغیرهای فردی و پیرامونی است و در طول زمان تغییر میکند. این تعریف به دلیل چارچوب فراگیر و تلفیق ویژگیهای فردی و محیطیِ ایجاد تابآوری، بیش از تعاریف قبلی مورد توجه است .
به بیان دیگر افرادی که سخترویی و حس انسجام دارند، نهتنها مشکلات را موانعی بر سر راه خود نمیبینند، بلکه میتوانند با نوع دیدگاهی که به زندگی دارند، شرایط پرخطر را به زمینهای برای رشد خود تبدیل کنند. ازاینرو تابآوری و سخترویی کاملاً با یکدیگر مرتبط و همبسته هستند. طبق دومین رویکرد نیز تابآوری و سلامت روانی کاملاً با یکدیگر همبسته هستند. به بیان دیگر افرادی میتوانند در شرایط بحرانی تابآور باشند که از حداقلهای سلامت روان برخوردار باشند. از این رو سه متغیر تابآوری، سخترویی و سلامت روانی در ارتباطی به هم پیوسته قرار دارند.
جمع آوری کننده مطلب: مشاور محترم پایه یازدهم؛ سرکار خانم ناصری
تایید کننده مطلب: مدیریت محترم آموزشگاه؛ سرکار خانم ملائکه